چرا بیمارستانها و شرکتهای تسهیلگر چندین گام از دلالها عقبترند؟
تا پیش از شروع فعالیت شرکتهای تسهیلگر گردشگری سلامت در ایران، دوگانهی مدیکال توریسم در کشورمان میان “دلالها و پزشکان” قرار داشت. متأسفانه با گذشت چند سال از فعالیت بازیگران قانونی این صنعت، آنطور که باید تغییر مثبتی صورت نگرفتهاست. هدف ما تبدیل این دوگانه به “شرکت تسهیلگر و بیمارستان” است.
1- ضعف بیمارستانها در قیمتگذاری و بازاریابی
وقتی زمین بازیمان خالی از هر گونه بازیکن باتجربهای است و نگاهمان به درمان بیمار صرفاً نگاهی لحظهای است، بیمارستان باشید یا پزشک یا دلال چه فرقی میکند؟ واقعیت این است که سیستم آسیبزا و بیسر و سامان دلالی تنها معلول یک علت است و آن علت چیزی جز “عدم فعالیت بیمارستانها در زمینه مدیکال توریسم” نیست.
این عدم فعالیت، شامل عدم آمادگی بیمارستانها برای پذیرش بیمار خارجی، عدم قیمتدهی شفاف و دقیق و ضعف در بازاریابی و همکاری با شرکتهای شناسنامهدار است.
اگر بیمارستانها در این زمینه فعالیت لازم را داشته و اطلاعرسانی کنند، بیمار بهجای رجوع به دلالها و واسطهها از ابتدا به سراغ بیمارستان یا شرکت تسهیلگر میرود.
2-سرعت جذب بالای دلالها
شرکتهای تسهیلگر برای نزدیکی همیشگی به بازار هدف خود، نیازمند تأسیس دفتر در نقاط گوناگون هستند، ولی دلالها بدون نیاز به تشکیلات خاصی در نقاط تماس با مشتری حضور فعال دارند. در واقع چابکی دلالها باعث شده تا با سیستم گردشگری سلامت بیشتر تطابق داشتهباشند.
دلالها درست در محلی که مشتری وارد کشور میشود، حضور دارند. ولی دفتر شرکت تسهیلگر در قلب تهران است. پس دلال در اولین فرصت مشتری را میبیند.
3-هزینههای پایین دلالی در کنار سود چشمگیر
از آنجایی که هزینههای دلالها در مقایسه با شرکتهای تسهیلگر بسیار پایینتر بوده، ماندگاری بالایی دارند. در واسطهگری غیرقانونی فقط حضور یک نفر دلال و موتور یا ماشین او لازمهی شروع کار هستند. این در حالی است که راهاندازی شرکت تسهیلگر در بستر قانون و حفظ آن به مراتب دشوارتر است و علاوه بر طی مراحل مختلف اخذ مجوز، هزینههای گوناگونی خواهد داشت.
4-رفتار خرید بازار هدف
طبق تجربهی من، رفتار خرید مشتریان ساکن در کشورهای خاورمیانه این است که تمایل دارند از واسطهها عبور کنند. در نتیجه، شرکت تسهیلگر را با هویتی حقوقی و مستقل به عنوان واسطهای که روند سفر را کُند و پرهزینه میکند، میشناسند. در همین میان چابکی دلالها را مزیتی برشمرده و به سراغشان میروند. غافل از این که دلالها برای انجام هر خدمت یا درمان، سود فراوانی از بیمار دریافت میکند.
5-رجوع مشتری بعد از چند سال
گردشگری سلامت یک صنعت ارجاعی است. این یعنی مشتریها پس از بازگشت در صورت رضایت از دریافت خدمات در ایران، آشنایان خود را به ایران ارجاع میدهند. این مسئله به خصوص در کشورهای عربی که به صورت قومی زندگی میکنند، پررنگتر است.
با در نظر گرفتن این اصل، دلالی که از قدیمالایام در این صنعت فعالیت کرده، به مرور زمان قویتر میشود. پس شرکتی که امروز شروع به کار میکند، باید بداند که بعد از گذشت چند سال ثمرهی فعالیتش را خواهددید.
6- فعالیت سریع و موفق پزشکان در برابر بیمارستانها
در سوی دیگر سیستم دلالی، پزشکانی قرار دارند که به دلایل مختلفی حاضر به همکاری با دلالها میشوند. دلایلی که از ضعف خدماتی و زیرساختی بیمارستانهای ایرانی سرچشمه میگیرند. بدینترتیب، بیماران به سمت مراجعهی مستقیم به پزشک ترغیب میشوند.
پزشکان هم مانند واسطهها از بیمارستانها چابکتر هستند و آمادگی بیشتری برای پذیرش بیمار دارند. دلال مستقیم با پزشک در ارتباط است و روند درمان بیمار بهسرعت به جریان میافتد. اما در دوگانهی شرکت-بیمارستان، شرکت اطلاعات بیمار را برای واحد بیماران بینالملل بیمارستان میفرستد. سپس واحد مربوطه پرونده را به پزشک ارجاع میدهد. اینکه کارشناس واحد بیماران بینالملل بیمارستان تا چه حد نسبت به پیشبرد روند پذیرش بیمار حساسیت نشان دهد و این که چقدر طول میکشد تا پزشکی پیدا شده و آن پرونده را بپذیرد، متغیرهای بسیار مهمی هستند که باعث کندی روند درمان بیمار میشوند
7- انگیزهی پرسنل بیمارستان در پاسخگویی به بیماران خارجی
ساختار واحد بیماران بینالملل بیمارستان این گونه است که کارشناس واحد از آمدن بیمار نفعی نمیبرد. به بیان سادهتر برای او فرقی نمیکند که بیمار به ایران سفر کند یا نکند. در نتیجه از یک طرف کارشناس انگیزه ندارد و از طرف دیگر وقتی دکتر در بیمارستان باشد، سود حاصل از پذیرش مریض خارجی را به او پرداخت نمیکنند. ولی وقتی خودش مریض را جذب میکند و به بیمارستان میبرد، رویه فرق میکند.
یادداشت پر مغزی بود، امیدوارم با همکاری مدیران وضعیت گردشگری سلامت بهبود پیدا کنه. قطعا با فرهنگ سازی، آموزش و الویت دهی به عملکرد و کیفیت کار بیمارستان ها، اعتماد بیماران خارجی به سیستم پزشکی ما زیاد میشه.
درود بر شما
ممنون که وقت ارزشمندتون رو برای خوندن این یادداشت گذاشتید
موفق باشید
کاملا موافقم. متاسفانه بعضی بیمارستانها که برند هم هستن ساختار IPD مشخصی ندارن و شناخت پرسنلشون از این حوزه خیلی کمه.
چندین بار پیش اومده بیمار رو فقط بخاطر عدم همکاری بیمارستان در اعلام قیمت و تاخیر خیلی خیلی زیاد در پاسخگویی ازدست دادیم.
متأسفانه علیرغم زیرساختهای خوبی که در پزشکی داریم با این ضعف بزرگ روبرو هستیم که با فرهنگسازی و نظارت مسئولین میتونه از بین بره