برای پاسخ به این سوال نباید زیاد عجله کرد. کرونا نشان داده که هنوز همه ابعاد پزشکی و اقتصادی خود را رو نکرده و باید منتظر بمانیم که این ویروس عجیب آخرین برگهای خود را هم رو کند و بعد در مورد تاثیر آن بر بخشهای مختلف افقتصادی دست به تحلیل بزنیم. اما تا همینجا هم میتوان برخی پیشبینیها را انجام داد که احتمال درستی آنها بیش از نادرستیشان است.
بالا رفتن خرجهای پزشکی مردم در دنیا
کرونا اولین جایی را که نشانه رفت، هزینههای پزشکی و بهداشتی مردم در سراسر دنیا بود. افراد یا به دام این ویروس افتادند و مجبور شدند در بیمارستانهای دولتی و خصوصی هزینههای زیادی را بابت درمانشان بپردازند یا اینکه با صرف هزینههای بهداشتی زیاد از جمله هزینه کردن برای ماسک و الکل و انواع ضدعفونیکننده و … از تیررس کرونا دور ماندند.
در هر دوحالت هزینههای درمانی و بهداشتی قابلتوجهی به اقتصاد خانوادهها و افراد وارد شده که باعث خواهد شد مردم در بسیاری از کشورها به خصوص کشورهایی که درمانها و نظامهای سلامت گران قیمتی دارند، از این به بعد برای هزینهکردهای سلامت خود صرفهجویانهتر و دستبهعصاتر تصمیم بگیرند.
هزینه های پزشکی و درمانی
در چنین شرایطی مزیتهای رقابتی گردشگری سلامت و کشورها و مقاصدی که بتوانند هزینههای درمانی کمتری را به اقتصاد افراد وارد کنند میتوانند گزینههای جذابی باشند. به عبارتی مردمی که در طول دوران مبارزه با کرونا بیش از همه روالهای عادیشان صرف هزینههای سلامت خود کرده اند از این به بعد بیشتر از گذشته به دنبال صرفهجوییهایی درمانی هستند و در چنین شرایطی گردشگری سلامت یک انتخاب خوب خواهد بود که نمیتوان به آن فکر نکرد.
کم شدن درآمدهای بخش خصوصی درمان
تا پیش از کرونا بیمارستانها و کلینیکهای خصوصی برای فکر کردن به گردشگری سلامت و درآمدزایی از طریق توریستهای درمانی انگیزهها و دلایل مختلفی داشتند اما حالا که کرونا به جهان هجوم آورده و خسارتهای زیاد اقتصادی به بار آورده یک دلیل مهم دیگر به این لیست اضافه خواهد شد.
برخلاف تصور بسیاری کرونا به بخش خصوصی درمان خسارتهای مالی زیادی وارد کرده است. برای نمونه در ایران مراجعه به مطبهای خصوصی تا 60 درصد کاهش پیدا کرده و بسیاری از درمانها و جراحیهای غیرضروری که به شکل روتین در بیمارستانها و کلینیکهای خصوصی روزانه انجام میشوند از ترس محیطهای آلوده بیمارستانی کنسل شدهاند.
در چنین شرایطی بیمارستانها و مراکز درمانی خصوصی بخش زیادی از درآمدهای خود را ازدست دادهاند. کلینیکهای که همین 7 ماه پیش با مراجعات پرترافیک روزانه بیماران ایرانی روبه رو بودند این روزها از خلوتی و کسادی کسب وکار خود گلایهمندند.
کسادی کلینیک ها
به نظر میرسد با عادی شدن شرایط کرونا یکی از انتخابهای مراکز خصوصی خسارتدیده توجه بیشتر و بهتر و اصولیتر به گردشگری سلامت است. قرار گرفتن جذب بیماران بینالملل در برنامههای استراتژیک این مراکز میتواند به معنای رونق بیشتر این صنعت باشد.
چالش بعد از کرونا چیست؟
اما علیرغم این دو سیگنال امیدوارکننده برای رونق بیشتر گردشگری سلامت بعد از کرونا، موانع جدی هم در راه این تحول وجود دارد. مهمترین مانع همان سختگیریهای سفر و یا محدودیتهایی است که تا مدتها دولتها برا سفرهای بینالمللی وضع خواهند کرد.
برای مثال مسافران تندرستی از ترس دیپورت شدن و یا قرنطینه شدن و یا ابهامهایی که در مقررات تازه وجود دارد ممکن است از انجام برخی سفرهایی که اضطراری نیستند منصرف شوند. از اینرو اگر بخواهیم خوشبینانه برای دو عامل بالا را شانس زیادی قائل شویم باید بگوییم تنها کشورهایی میتوانند از این شرایط استفاده کنند که برای سفرهای تندرستی و پزشکی شهروندان دیگر کشورها کمترین محدودیتها را قائل شوند و با اطلاعرسانی درست درباره شرایط و تسهیلات سفر به کشور خود، مسافران نگران را به سوی کشورشان بکشانند.
کاخ باکینگهام – لندن
تعامل و پیشدستی بیمارستانها و مراکز درمانی هم برای ایجاد این حس اعتماد و اطمینان هم نقش پررنگی را در آینده بازی خواهد کرد. چرا که باید بخش زیادی از اطلاعات و شفافسازیهای سفرهای پزشکی توسط این مراکز انجام شود. تبدیل کردن بستههای محتوایی و تبلیغاتی جذب بیماران خارجی به محملی برای اطلاعرسانی درباره شرایط اطمینانبخش یک کشور احتمالا یکی از راهکارهای رسیدن به چنین هدفی باشد.